زندگی و آثار همایون صنعتی زاده، مرد فرهنگ وصنعت وتجارت
- جمعه, خرداد ۱۹, ۱۳۹۱, ۱۵:۵۸
- شخصیت های علمی
- 30,030 views
- ثبت نظر
چند هفته قبل، این سرزمین یکی از خادمان خود را از دست داد. مردی که در بخش فرهنگ کشور فعال بود و در عین حال در امور کشاورزی و صنعتی فعالانه میکوشید و در کنار اینگونه فعالیتها، در امور خیریه دخالت مؤثر داشت.
اما کمتر کسی تمامی ابعاد شخصیتی این خادم سرزمین ایران زمین را میشناخت.
او کسی نیست جز همایون صنعتیزاده که در میان اصحاب فرهنگ و ادب به عنوان مترجم، مدیر انتشارات فرانکلین و پیشکسوت صنعت نشر در ایران، شناخته میشد.
وی در سال ۱۳۰۴ در تهران به دنیا آمد اما در واقع کرمانی بود، زیرا پدر و پدربزرگش کرمانی بودند و خودش هم هرگز از کرمان دل نکند.
پدرش، عبدالحسین صنعتی، از اولین نویسندگان رمان ایرانی بود. کودکی خود را در کرمان نزد پدربزرگ و مادربزرگش گذراند. سپس برای طی دوره دبیرستان به تهران آمد و در دبیرستان البرز مشغول به تحصیل شد. همان زمان بود که ایراندر جریان جنگ جهانی دوم دچار بحران شده بود و همین شد که صنعتی نتوانست دبیرستان را در آن زمان به اتمام برساند.
او در مصاحبهای گفت: «دبیرستان را به پایان نبردم. شهریور ۱۳۲۰ شد. شهر شلوغ شد. مملکت وضعش خراب شد. بعد از مرگ پدربزرگ (۱۳۱۸)، پدر، مادربزرگ را آورده بود تهران. شهریور بیست که شد، من و مادربزرگ را برگرداند کرمان. چون اینجا امنتر بود. از همان وقت من مأمور کارهای پرورشگاه بودم. خیلی هم وضع بد بود. هیچ چیز گیر نمیآمد. قحطی بود. مشکلات زیاد بود.»
البته او بعدها دیپلمش را در اصفهان گرفت، اما هیچگاه نخواست که به دانشگاه برود؛ تصمیمی که باعث اختلاف و قهر او با پدرش شد. به جای دانشگاه، راه بازار را برگزید و شاگرد تجارتخانهای در بازار شد. سه سال پدر را ندید و پول جمع کرد و کمکم تجارتخانه خود را باز کرد و همان شد پایه فعالیتهای فرهنگی، بازرگانی و خیریه سالهای بعد.
زبان های انگلیسی و روسی را از طریق شنیدن آموخت. در این مورد میگفت: «زبان، علم نیست. یک مهارت است و باید تمرین شود. من همیشه گوش میدادم تا اینکه زبانم باز شد.»
او به جز فعالیت در حوزه فرهنگ و ادبیات، در تجارت نیز سرآمد بود و پایهگذار تعدادی از بنگاههای تجاری و مراکز صنعتی و کشاورزی معتبر بود که هنوز اسم و رسم بعضی از آنها به گوش ما میخورد: شهرک خزر شهر در مازندران، کاغذسازی پارس، کشت مروارید در کیش، رطب زهره، گلاب زهرا و تعدادی دیگر نام تجاری و بازرگانی که همه به نوعی با فکر و سرمایه همایون صنعتی پایه گذاشته شدهاند.
دکتر میلانی نویسنده اثر معتبر و ماندنی «نامداران ایرانی» در مورد جایگاه همایون صنعتی در میان نامداران ایرانی میگوید: «همایون صنعتی وقتی رفت به کشاورزان منطقه آموخت که گل بکارند و گفت گل تان را میخرم تا گلاب کنم وبه دنیا بفرستم که خشخاش نکارید.
کاری کرد که سازمان عریض و طویل ملل متحد در انجامش در افغانستان درمانده است.»
در سال ۱۳۵۶ به کرمان کوچ کرد و در ملک پدریاش در لالهزار کرمان مشغول کاشتن گلمحمدی و دائرکردن دستگاههای گلابگیری شد . از آن روز تا امروز، کشت گل و کار گلابگیری توسعه بسیار یافته است. شعر میگفت و گل میکاشت وگلاب میگرفت. مطالعة زندگی او نشان میدهد که دو چیز هیچ گاه رهایش نکرد: کشاورزی و تحقیق در احوال ایران باستان. اما بیش از اینها این ذهنش است که هرگز رهایش نکرد. ذهنش او را به دنبال خود میکشاند. در تمامی عمر کشاند.
او از معدود ایرانیانی است که توانست در فرهنگ و تجارت آدم موفقی باشد و به خوبی این حوزهها را با هم تلفیق کند. او هم مرد تجارت و صنعت است و هم مرد فرهنگ.
تأسیس انتشارات فرانکلین
در مجموع ۱۵۰۰ عنوان از بهترین کتابهای ترجمه در همین سازمان به فارسیزبانان اهدا شد. شیوة کار همایون صنعتی در انتشارات فرانکلین جالب بود. حقالترجمه کتاب را یکجا میخرید. همة امور مربوط به چاپ، از ویرایش تا تصحیح و غلطگیری را انجام میداد. اجرت طرح جلد و هزینة تبلیغات را میپرداخت و برای چاپ و نشر به دست ناشر میسپرد و در ازای تمامی این کارها ۱۵ درصد از بهای پشت جلد دریافت میکرد. در ابتدای کتاب هم عبارت «با همکاری موسسة انتشارات فرانکلین» ذکر میشد.
در این انتشاراتی، دهها مترجم و ویراستار نامی چون دکتر غلامحسین مصاحب، احمد سمیعیگیلانی، ناصر پاکدامن، حمید عنایت، رضا اقصی، نجف دریابندری، کریم امامی، احمد آرام، محمد جعفرمحجوب، سیروس پرهام، هرمز همایونپور، پرویز اتابکی، ایرج علیآبادی، ناصر موفقیان، فریدون بدرهای، جهانگیر افکاری و بسیاری دیگر از بزرگان گرد آمده بودند و به ترجمه برخی از بزرگترین و ماندگارترین آثار ادبی و تاریخی بشر پرداختند.
طراح کتابهای جیبی در ایران
کتاب در آن زمانها تیراژ چندانی نداشت، هر چند از تیراژ امروزی بیشتر بود. صنعتیزاده به فکر آن افتاد که از طریق ارزانکردن کتاب، تیراژش را در ایران بالا ببرد. از اینجا به انتشار کتابهای جیبی رسید.
هنوز هم میتوان کتابهای جیبی بسیار ارزانقیمت سازمان کتابهای جیبی حاوی آثار بزرگان ادبیات را در کتابخانهها یافت. کتابهایی از جک لندن گرفته تا ماکسیم گورکی و از صادق هدایت گرفته تا فروغ.
کارخانه کاغذسازی پارس
چاپخانه با کاغذ سروکار دارد. کار چاپخانه بدون کاغذ لنگ میماند. ایران مشکل کاغذ داشت. کاغذهای وارداتی پاسخگوی نیازهای روبه رشد نبود. صنعتی به فکر تأسیس کارخانه کاغذسازی افتاد. یک ماده خوب برای تهیه کاغذ داشتیم به اسم باگاس، همان تفالة نیشکر، در نیشکر هفتتپه. بزرگترین کارخانة کاغذسازی ایران، کاغذسازی پارس در نیشکر هفتتپه پا گرفت. نخست چاپخانة افست و سپس کاغذسازی پارس هم بنیاد شد.
کشت مروارید در کیش
بندر لنگه تا سال ۱۹۲۱ مرکز صنعت مروارید بود. صنعت مروارید خلیجفارس در زمان خود از صنعت نفت مهمتر بود. ۱۲۰ هزار نفر در این صنعت کار میکردند. اما این صنعت یکشبه از بین رفت، زیرا ژاپنیها مروارید مصنوعی درست کردند.
حیوانی نرمتن به نام صدف وجود دارد که اگر ریگی وارد بدنش شود، اذیتش میکند، مثل ریگی که به چشم آدم برود. البته برای آن حیوان صد برابر بدتر است. ناچار از خود دفاع میکند. دفاعش این است که به دور این ریگ غشایی میتند و آن را ایزوله میکند. مروارید اینگونه تولید میشود.
حیوان را میکشند و مروارید را درمیآورند. رفتن ریگ در بدن صدف در طبیعت بهطور تصادفی رخ میدهد. ژاپنیها گفتند این چه کاری است که منتظر شویم بر حسب اتفاق رخ دهد. میرویم این حیوان را میگیریم و دانة شن را میریزیم در بدنش. این کار را کردند و مروارید تولیدی آنها به مروارید مصنوعی مشهور شد. چنین شد که صنعتی سر از جزیره کیش درآورد. قسمتی از جزیره را خرید و مشغول کشت مروارید شد.
گلاب زهرا کرمان
صنعتیزاده همچنین در شرکت گلاب زهرا در کرمان که در کار کشت و صنعت گلمحمدی و تجارت آن به اروپا فعالیت داشت تا پایان عمر مشغول بود.
مبارزه با بیسوادی
همایون صنعتی همچنین از پیشگامان مبارزه با بیسوادی در ایران به شمار میرفت. وی مسئول برنامه سوادآموزی به بزرگسالان موسوم به کلاسهای اکابر بود.
چاپخانه افست
پایهگذاری صنعت نشر مدرن در ایران با راهاندازی شرکت سهامی چاپ اُفست بزرگترین چاپخانه خاورمیانه یکی از خدمات ارزنده صنعتی آن زمان صنعتی زاده است.
احداث شهرک صنعتی توریستی
مرحوم صنعتیزاده شهرک توریستی بزرگ خزرشهر را در نزدیکی شهر فریدونکنار در استان مازندران ساخت.
امور خیریه
در کنار تجارت و فرهنگ، فعالیتهای خیریهای نیز داشت. پدربزرگ و پدرش پرورشگاهی داشتند که سپس زیرنظر او اداره شد. بچههای این پرورشگاه نام فامیلشان را صنعتی میگذاشتند. یکی از این بچهها علیاکبر صنعتی نقاش سرشناس ایرانی بود.
در سالهای میانی دهه پنجاه وی از تمامی فعالیتها کنار کشید و به علاقه اصلیاش، ایران باستان و نیز کشاورزی در کرمان روی آورد. صنعتیزاده فردی کنجکاو بود.
صنعتیزاده چهارشنبه ۴ شهریور بعد از عمری تلاش دار فانی را وداع گفت.
آثار همایون صنعتی
۱ـ ترجمه تاریخ کیش زرتشت، مری بویس، سه جلد، انتشارات توس
۲ـ ترجمه چکیدة تاریخ کیش زرتشت، مری بویس، انتشارات صفی علیشاه
۳ ـ ترجمه پس از اسکندر گجسته، مری بویس و…، انتشارات توس
۴ ـ ترجمه جغرافیای تاریخی ایران، ویلهلم بارتولد، انتشار موقوفات دکتر محمود افشار
۵ ـ جغرافیای استرابو، سرزمین زیر فرمان هخـــامنشیان، انتشار موقوفــات دکتر محمود افشار
۶ ـ ترجمه تاریخ سومر، ادوارد وولی، نشر گستره
۷ ـ ترجمه ایران در شرق باستان، ارنست هرتسفلد، انتشار پژوهشگاه علومانسانی و مطالعات فرهنگی
۸ ـ علم در ایران باستان، مجموعة مقالات، نشر قطره
۹ ـ ترجمه تاریخ هند، دو جلد، رومیلا تاپار و پرسیوال اسپیر، نشر ادیان
۱۰ ـ ترجمه تأثیر علم بر اندیشه (رابطة علم و دین)، ریچارد فاینمن، نشر مهر امیرالمؤمنین
۱۱ـ ترجمة جغرافیای اداری هخامنشی، آرنولد توین بی، انتشار موقوفات دکتر محمود افشار
۱۲ ـ جغرافیای تاریخی ایران پیش از اسلام، انتشار موقوفات دکتر محمود افشار
۱۳ـ ترجمه شیراز در روزگار حافظ، جان لیمبرت، انتشارات بنیاد فرهنگی دانشنامه فارس
۱۴ـ گاه شماری زرتشتی، انتشارات دانشگاه کرمان
۱۵ ـ ترجمه بیست و سه قصه، تولستوی، نشر قطره
۱۶ ـ گنجینه لغات مثنوی، انتشارات فرهنگ معاصر
۱۷ ـ قالی عمر، شعر
۱۸ ـ شور گل، شعر
۱۹ ـ جغرافیای اداری ایران باستان
روزنامه اطلاعات