غرغر نکنید- مقاومت نشان دهید
۵۸)
غرغر نکنید- مقاومت نشان دهید
نوشتهی: جیمز ه. کولینز
ده دوازده نفر مسافر از اتوبوسی در نیویورک پیاده شدند و به اتوبوس انتقالی دیگری آن طرف خیابان سوار شدند. راننده به ایشان گفت:” بلیتهای انتقالی شما این جا به درد نمیخورد، اگر آن طرف سوار شده بودید حق با شما بود. خواهش میکنم پول بلیط را بدهید.”
هر یک از مسافران غرولندی کرد و بعضی به محاجه نیز پرداختند؛ ولی راننده به سخنان ایشان با تفنن گوش داد و در جواب همه گفت:” قاعدهی شرکت چنین است.” بالاخره همهی آنان بلیطی که پول آن را داده بودند خریدند و رانندهی پیروزمند هرگز خیال نمیکرد که روزی برسد و این قاعدهینابه جا از میان برود.
تنها یکی از مسافران روز بعد به شرکت نامهای نوشت و سؤال کرد که چرا رفتن از این طرف خیابان به آن طرف ارزش بلیط انتقالی را از میان میبرد، و واقعیات را بدون این که خشمی از خود نشان دهد در آن نامه منعکس کرد. دو هفته بعد جواب او رسید و معلوم شد که شرکت اتوبوس رانی قاعدهی خود را از بین برده و سوار شدن با بلیط انتقالی را در هر دو طرف خیابان مجاز شمرده است.
هیچ کس نمیداند که چه مدت و چه اندازه مردم دربارهی آن قاعده غرغر میکردند و در عین حال هیچ یک عملی بیش از این غرغر نشان نمیدادند. ادارهی خدمات عمومی هرگز پیش از شکایت آن مرد شکایت دیگری دریافت نکرده بود، و شرکت اتوبوس رانی هم وقتی که فهمید قاعدهای که برای منظور خاص وضع شده و پس از رفع علت از میان نرفته و مایهی ناراحتی مردم شده دچار تعجب شد.
با هر آمریکایی که دربارهی کارهای مربوط به مصالح عمومی صحبت کنید، خواهید دید که غرغر و اظهار عدم رضایتی میکند، ولی هرگز در مورد خلافهایی که در زندگی روزانه میبیند شکایت نمیکند. ظاهراً دوست دارد که با بلیط فروش یا مأمور کنتور نویس آب و برق یا رفتگر شهرداری سخن بگوید، که این اشخاص صلاحیتی برای اصلاح امور ندارند. ولی هرگز این دردسر را برای خود نمیخرد که نامهای با امضا و تاریخ و آدرس به مقامات مسئول بفرستد. هیچ توجه ندارد که در چنین مواردی او وظیفه دار است و باید این وظیفهی خود را با نامه نوشتن به مراجع مربوط انجام دهد.
یکی از ناشران نیویورک، در نتیجهی این که همسایهای شب هنگام کار نجاری میکرد نتوانست به خواب رود. وی در عین نومیدی به پلیس تلفن کرد و هرگز گمان نداشت که شکایتش به جایی برسد. پلیس از او اظهار امتنان کرد و پس از چند دقیقه صدای اسباب نجاری مرد همسایه که بر خلاف مقررات بلند بود خاموش شد. حقیقت این است که باید لب از غرغر فرو بندیم و به کار صحیح اقدام کنیم.
ولی پیش از چنین شکایتی باید همهی واقعیتها را از مد نظر بگذرانیم. باید چنان فرض کنیم که ما را به دادگستری احضار کردهاند و باید مدارک صحیح شکایت خود را نشان بدهیم. گام مهم دیگر این است که در این شکایتها از خشمگینی و عصبانی بودن باید خودداری کنیم و بیشتر خشم و ناراحتی در این موارد از آن جا پیدا میشود که خیال میکنید شکایت بی فایده است، و مقامات مسئول گوش شنوا ندارند و هیچ در این باره نمیتواند کاری انجام دهد.
معمولاً این فرض باطلی است. دستگاهها توجه دارند و میخواهند به خیر مردم کار کنند، و شاید اصلاً انتظار آن دارند که کسانی در انجام وظایف به رهبری آنها برخیزند.
وقتی نامه مینویسید، آن را با ادب و نرمی بنویسید. مثلاً بنویسید که عقیدهی شما آن است که شرکت پیوسته درصدد آن است که خدمات بهتری برای مردم انجام دهد. بنویسید که البته در چنان شرکت بزرگی همه روزه احتمال آن هست که در کارهای کوچک و جزئیات اشتباهی پیش بیاید، و نیز بنویسید که به عقیدهی شما شرکت بسیار خوشحال میشود که اگر مردم نقایصی را که میبینند به اطلاع برسانند.
نامهای به این صورت بسیار مؤثرتر از نامهای خواهد بود که از روی خشم و عصبانیت نوشته شده باشد.
بنابراین، از آن چه میبینید خاموشانه رنج نکشید؛ در مقابل آن بایستید و برای از بین بردن آن بکوشید که به این کوشش میارزد.